تو خود بهشتی !!!
عاشق هوس های عاشقانه ام
دست هایت را به من بده
به جهنم که مرا به جهنم میبرند به خاطر عشقبازی با تو !!!
تو خود بهشتی...
عاشق هوس های عاشقانه ام
دست هایت را به من بده
به جهنم که مرا به جهنم میبرند به خاطر عشقبازی با تو !!!
تو خود بهشتی...
خیلـی وقــــتا می گویمــــــ
عـــــزیزدلــــــم...
گاهـــــی ازروی ادبـــــــــ...
گاهـــــــی ازدلتنگیــــــــ...
گاهــــــی ازته قلبـــــــ...
گاهــــــــی همه جزوواژگانـــ روزمـــــره ام میشوند...
امــــا ...
ازســـــــرهرچه باشـــــــد...
تنهــــاکسی که عزیز دلــــــم استــــــــــــ ...
"تویــــــــــــی"
توکه مدتهاست صادقـــــانه
دوســـــــــتتت دارمــــــــــ ...
دلم برات تنگ شده...اما من میتونم این دوری رو تحمل کنم به فاصله ها فکر نمیکنم ...می دونی چرا؟؟؟ آخه جای نگاهت روی نگاهم مونده...رد احساست روی دلم جا مونده...می تونم تپش های قلبمت رو بشمارم چشمهای بیقرارت هنوز دارن باهام حرف می زنن
حالا چطوربگم تنهایم؟...چطور بگم تو نیستی؟ آره خودت می دونی می دونی که همیشه با منی می دونی که تو توی لحظه لحظه های من جاری هستی...اخه تو توی قلب منی...برای همینه که همیشه با منی برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی
اخه که هر وقت که دلم برات تنگ میشه هر وقت حس می کنم دیگه طاقت ندارم دیگه نمی تونم تحمل کنم...دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق می کشم ...صدای مهربونت رو می شنوم و اخر همه اینها به یه چیز میرسم به عشق تو اره به تو
اون وقت دلتنگیم برطرف می شه اون وقت تو رو نزدیک تر از همیشه حس می کنم اون وقت دیگه تنها نیسم...حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوستش دارم...به این تنهایی دل بستم حالا می دونم این تنهایی خالی نیست...پر از یاد عشقه پر از اشکهای گرم عاشقونه ...
می خواهم همه ی دنیا باشم
در آغوش تو
می خواهم همه ی دنیایم
آغوش تو باشد
آقای من!
دنیایم را از من نگیر.
همینجور که ساده نگاه کنی
یا اخمالو
حتی در خواب
گوشه های لبهات
می خندد
نگاهت می کنم نگاهت می کنم
و مست به خواب می روم...
می شود صدایت را
همیشه در خواب من
جا بگذاری؟...